
قلعه الموت کجاست؟
امروز به ما بپیوندید تا به استان قزوین، قلعه الموت یکی از معروفترین قلعههای تاریخی ایران برویم. اگر تعجب میکنید، بله، همان قلعه معرف در فیلم شاهزاده ایرانی را میگوییم. گرچه چیز زیادی از این قلعه فوقالعاده باقی نمانده است اما بدون شک چیزهای زیادی برای یادگیری و شگفت زده کردن در مورد آن وجود دارد که ما در اینجا به آنها خواهیم پرداخت.
بقایای این قلعه در شمال غربی قزوین در روستایی به نام گازرخان یافت میشود و در حال حاضر همین بخشهای باقی مانده به یکی از جاذبههای دیدنی ایران و الموت تبدیل شده است. این قلعه را مردم محلی آن منطقه قلعه حسن صباح نیز مینامند. حسن صباح مؤسس فرقه اسماعیلیه بود. اگر دوست دارید بیشتر شگفت زده شوید به خواندن این مطلب از سپنجا ادامه دهید.
برای اجاره سوئیت در قزوین روی لینک کلیک کنید.
چرا باید از قلعه الموت دیدن کرد؟
به دلایل بسیاری باید از قلعهای چون الموت دیدن کرد. یکی از این دلایل به جایگاه مهم آن در تاریخ الموت مربوط میشود و اینکه امروز یکی از مهمترین جاذبههای استان قزوین است. این قلعه همچنین یکی از برجستهترین قلعههای تاریخی کشورمان است. گذشته از شهرت جهانی آن ، تاریخ نشان میدهد که نقش مهمی در تاریخ اسماعیلیان داشته است. دلیل مهم دیگر مربوط به طبیعت جذاب اطراف قلعه است که طراوت و آرامش آن هرساله هزاران نفر را فرا میخواند.
قلعه حسن صباح
قلعه 20 هزار متر مربعی الموت در استان قزوین، در واقع بخشهایی باقی مانده از یک سازه بسیار باشکوه و مهم است که در گذشته مقر حسن صباح( بنیانگذار دولت اسماعیلیان) بوده است. این قلعه به این نام نیز مشهور است. حسن صباح کسی بود که با سلجوقیان و سیاستهای آنان مخالفت کرد و با آنان مبارزه کرد. این قلعه به دلیل فعالیتهای نظامی-امنیتی این شخص شهرت زیادی به دست آورد.
قلعه الموت در استان قزوین، منطقه الموت، شمال شرقی روستای گازرخان، بر فراز تپهای بسیار مرتفع قرار دارد. بازدید کنندگان برای بازدید از این مکان باید بیش از یک ساعت در جادهای پر پیچ و خم رانندگی کنید و حدود 400 پله را طی کنند. این قلعه از 12 بهمن 1381 در فهرست آثار ملی ایران قرار دارد.
تاریخچه دژ الموت
حسن صباح در قرن پنجم هجری قمری رهبر فرقهای در اسلام بود که اسماعیلیه نام داشت. او جمعیت محلی الموت را تغییر داد و گروه حشاشین را تأسیس کرد. صباح به دنبال مکانی بود تا آن را مرکز فعالیتهای نظامی خود برای تبلیغ و ترویج عقاید اسماعیلیه قرار دهد. تسلط او بر قلعه بدون خونریزی قابل توجه بود. صباح و پیروانش مجموعهای از قلعههای شگفتانگیز را در الموت ساختند و با موفقیت در برابر بسیاری از حملات بیگانگان مقاومت کردند.
قلعه الموت در زمان حمله مغولها توسط هولاکو خان حاکم مغول تسخیر و سوزانده شد، به طوری که امروزه بخشهای زیادی از قلعه باقی نمانده است. متأسفانه تمام کتابهای کمیاب کتابخانه بزرگ الموت در اثر این حمله در آتش سوخت. این کتابخانه منبع غنی کتاب در مورد ادبیات، نجوم، ریاضیات، فلسفه و حتی کیمیا بود.
مطالعه کنید: بهترین جاهای قزوین را بشناسید
چرا به آن دژ الموت میگویند؟
این قلعه توسط یک پادشاه ایرانی دیلمی بنا شده است. گفته میشود زمانی که او در یک سفر شکار بود، یک عقاب بزرگ بالغ بر بالای صخرهای که به سختی قابل دسترس فرود آمد. پادشاه آن را به فال نیک گرفت. از این رو تصمیم گرفت در این مکان تاکتیکی و استراتژیک قلعهای بسازد. به همین دلیل قلعه را الموت مینامیدند که به معنای «لانه عقاب» یا «آموزش یا تعلیم عقاب» است.
تسخیر قلعه الموت توسط حسن صباح
از کسی که این قلعه و ماجراهای آن را ساخته است میگذریم زیرا دوران شکوفایی قلعه الموت از سال 483 هجری شروع شد. درست زمانی که حسن صباح آن را به عنوان مرکز اسماعیلیان انتخاب کرد. در روایات آمده است که حسن صباح برای یافتن پایگاه خود 10 سال در مناطق کوهستانی آذربایجان، شمال، شرق، مرکز و غرب ایران به سر برد و سرانجام به الموت رسید. در آن زمان پادشاه سلجوقی مردی به نام مهدی علوی را به فرماندهی قلعه الموت گماشت. درباره تسخیر این قلعه توسط حسن صباح داستانهای تاریخی متعددی وجود دارد. برخی از این داستانها را در زیر بخوانید:
معلم مبدل حسن صباح
در یکی از داستانها آمده است که او همراهان خود را پشت دروازههای قلعه رها کرد و در پوشش معلمی وارد قلعه شد. خودش را دهخدایی معرفی کرد که برای آموزش بچهها آمده بود. پس نگهبانان به او اجازه ورود دادند. او شروع به تدریس کرد و در مدت اقامتش به تدریج همراهانش را به داخل قلعه الموت برد. پس از مدتی هویت خود را فاش کرد و با پرداخت 3000 دینار طلا قلعه را فتح کرد.
پوست و چربی گاو
داستان دیگری میگوید که او برای تصرف قلعه به پشت دروازهها رفت و از فرمانروای وقت شنید: «این قلعه را نمیتوانی تسخیر کنی، زیرا مالک کوچکترین قسمت آن نیستی». صباح برای پاسخ به این موضوع پوست گاوی را با چربیهای آن تهیه کرد و اطراف قلعه را با همان پوست و چربی پوشاند و دور قلعه چیزی شبیه به خط ایجاد کرد. سپس به حاکم اعلام کرد که این قلعه اکنون متعلق به اوست. وقتی حاکم علت را از او پرسید، پاسخ داد: چون پوست و چربی گاو مال من بود و توانستم تمام قلعه را با آن بپوشانم. پس کل قلعه مال من است. و راه استدلال من چیزی جز روش استدلال خود شما نبود.
پس از این حوادث، حسن صباح مبلغی معادل 1000 یا 3000 دینار طلا پرداخت تا حاکم، قلعه الموت را رها کند. این مکان به پایگاه مرکزی دولت نزاری اسماعیلی (حشاشین) تبدیل شد و تمام منطقه الموت تا سال 1256 به فرمانروایی اسماعیلیان درآمد و این دولت تا آخرین پادشاه این سلسله رکنالدین خورشاه ادامه داشت. او که نتوانست در برابر تهاجمات مغول مقاومت کند، قلعه را به فرمانده آنها هولاکو خان تسلیم کرد.
معماری دژ الموت
آنچه امروز از قلعه الموت به جا مانده شباهت زیادی به قلعه ندارد و تنها یک خرابه تاریخی است. در اینجا به اختصار از معماری قلعه و بقایای آن میگوییم:
موقعیت و ساختار دفاعی قلعه، تضمین امنیت
قلعه یا دژ الموت بر روی ارتفاع صخرهای صعب العبور و در ارتفاع 2163 متری از سطح دریا و 200 متری از زمینهای اطراف واقع شده است. در چهار طرف قلعه پرتگاهها و شیبهای تند وجود دارد که دستیابی دشمن را سخت کرده است.
بخش بزرگی از برج و استحکامات قلعه الموت ویران شده و تنها 3 برج شمالی، جنوبی و شرقی باقی مانده است. برج شرقی بهتر از بقیه حفظ شده است. ورود به قلعه فقط از یک ورودی در انتهای ضلع شمال شرقی و چند متر پایینتر از برج شرقی امکانپذیر است. ورودی دیگری وجود ندارد.
کوه هودکان مشرف به این ورودی بود. بنابراین از این نقطه، دیدهبانان در گذشته توانستهاند ورودی و دژ را تماشا کنند. در ورودی تونلی به طول 6 متر و عرض 2 متر و ارتفاع 2 متر وجود دارد که امنیت را دوچندان میکند.
در دامنه جنوبی قلعه خندقی به طول تقریبی 50 متر و عرض 2 متر وجود داشت. پر از آب بود تا راه نفوذ را مسدود کند. در دامنههای دیگر زیر دیوار دیگری خندق وجود دارد. این دیوار مورب است تا عبور از آن غیرممکن باشد.
از بالای قلعه الموت به راحتی میتوان دشت وسیع گازرخان را در جنوب قلعه دید. دره الموت و رودخانه اندج را هم میتوانید ببینید. بنابراین نگهبانان هیچ حرکتی را در دوردست از دست نمیدادند. در تمام قسمتها، دیوارها و برجهای اطراف قلعه 2 متر ضخامت و 8 متر ارتفاع داشتند. و همه اینها امنیت قلعه را تضمین میکرد.
راهنمای سفر به قزوین | اطلاعات مهمی که باید پیش از سفر به قزوین بدانید.
عرض متغیر قلعه و شکل خاص آن
در ساخت چهار دیواری قلعه باید شکل و موقعیت صخرههای کوه را در نظر میگرفتند. به همین دلیل، عرض قلعه در نقاط مختلف متفاوت است. طول این قلعه به حدود 120 متر میرسد و عرض آن در نقاط مختلف بین 10 تا 35 متر است. شکل قلعه شبیه یک شتر خوابیده است.
مصالح مورد استفاده در ساخت قلعه الموت
- ملات سنگ و گچ
- آجرهای مربعی به طول 21 سانتی متر و ضخامت 5 سانتی متر بر روی بنا
- کلافهای چوبی برای نگه داشتن دیوارها و اتصال قسمت جلویی برج ها به عقب
- کاشی که نمونه آن تکهای از کاشی به رنگ آبی آسمانی است که صورت انسان روی آن قرار دارد. چشمها، ابروها و بینی به وضوح مشخص است.
- لولههای سفالی به قطر 10 سانتی متر
قسمتهای مختلف قلعه الموت
قلعه الموت دو بخش دارد:
بخش شرقی
این بخش شامل شبکهای از راههای دسترسی به قلعه و برجهای مراقبت بود. اتاقها و انبارهای تو در تو در قسمت شمال شرقی و در لبه پرتگاه قلعه قرار دارند.
قسمت غربی
این بخش در 16 متری قلعه پایین قرار دارد. این قسمت مقر اصلی امرای اسماعیلیه بوده است. دیوار این بخش از سنگ و ملات گچ ساخته شده است. طول آن 10 متر و ارتفاع آن بین 4 تا 5 متر است. در جورقالا 3 قسمت اصلی وجود دارد:
مولا سرا
مولا سرا شامل دیوار، برج و بارو، راه پله اصلی، صحن و ورودی اصلی مقر و مسجد بود. این بخش هم محل سکونت خاندان سلطنتی بود و هم محلی برای عبادت و مناسک مذهبی و آموزش آنها. مسجد این بخش از قلعه الموت در اثر حمله مغول و ساخت اصطبل در دوره صفویه ویران شد. از آنچه از مسجد به جا مانده مشخص است که دارای تزئینات آجری به سبک سلجوقی بوده است و سبک آن دارای نشانههایی از کاخ خلفای بغداد، مسجد جامع اصفهان، مسجد حیدریه قزوین و برجهای خرقان بود. گنبد این مسجد 11 متر ارتفاع و 100 متر مربع مساحت داشت.
بخش حفر دستی
این قسمت شامل انبار غذا و آب و اتاقهای تو در تو بوده که شرق قلعه را تشکیل میداده است. 4 متر زیر حیاط اصلی واقع شده است.
دماغه قلعه
دماغه باریک و کشیده قلعه شبیه عرشه یک کشتی جنگی بود. این شامل اتاقهای نگهبانان، تأسیسات نظامی و امنیتی، پناهگاهها و مخازن آب بود.
قسمتهای قابل توجه قلعه
پلههای سنگی ورودی
پلکانی که شما را به ورودی قلعه الموت میرساند، مربوط به دوره قاجاریه است. قبل از آن برای رسیدن به در ورودی سوار بر قاطرها شدند.
اتاق نگهبانی
این قسمت اتاقی است که در دل صخره و در جنوب قلعه به صورت دستی حفر شده است. پشت آن گچ و نمای آن آجری است.
استخر جنوبی
این حوض دستی 8 متر طول و 5 متر عرض دارد که همچنان پر از آب باران است. درخت انگور کهنسال و سرزنده ای در جنوب غربی این استخر خودنمایی میکند. میگویند حسن صباح خودش این درخت را کاشت. برخی میگویند این مکان به مدت 35 سال محل سکونت حسن صباح بوده و وی در آنجا ریاست امور رهبری را بر عهده داشته است.
اتاقهای حفر شده در شمال غربی
یکی از این دو اتاق حفر شده با دست، یک چاله آب کوچک دارد. اگر آب این سوراخ را به طور کامل تخلیه کنید، دوباره پر از آب میشود. این امر احتمال اتصال این سوراخ به استخر جنوبی را افزایش داده است.
میدان
بین دو قسمت شرقی و غربی قلعه الموت میدانی با دیوار اطراف قرار دارد. این دیوار آن را از قسمتهای بیرونی آن جدا میکند. انبوهی از صخرهها را میتوانید در این میدان مشاهده کنید که به احتمال زیاد بقایای بسیاری از ساختمانها و سازهها تخریب شدهاند.
مخازن آب
برای رفع نیاز آبی ساکنان قلعه، آب انبارهایی را در این مجموعه حفر کرده بودند. این آب انبارها از جالبترین آب انبارهای ایران هستند. در آن زمان چند نهر کوچک آب این آب انبارها را تامین میکرد. در گوشه شمال شرقی غار کوچکی وجود دارد که احتمالا یکی از سرچشمههای نهر بوده است. در سیستم آبرسانی قلعه از لولههای سفالی 10 متری استفاده میکردند. این لولهها آب چشمه کلدار را به داخل مجموعه هدایت میکردند.
بقایای اطراف قلعه الموت
در دامنه جنوبی کوهی به نام هودکان در شمال کوه قلعه الموت خرابههایی وجود دارد. هر کدام از این خرابهها نامهای مختلفی دارند، دیلمان ده، آغوزبن، خرازرو و زهیر کلفی. این خرابهها نشان میدهد که در گذشته ساختمانهایی در آنجا وجود داشته و مردم در آنجا زندگی میکردهاند. در قله کوه هودکان نیز چندین پیه سوز سفالی پیدا کردهاند. در غرب قلعه گورستان قدیمی معروف به اسب کله چال وجود دارد. و بر فراز تپهها، بقایای چندین کوره آجرپزی وجود دارد.
امکانات اطراف قلعه الموت
میتوانید W.C، پارکینگ، یک بوفه کوچک، و برخی از افرادی که محصولات محلی را در زمان اوج سفر میفروشند، پیدا کنید.
محل اقامت
بازدید از الموت از تهران، قزوین، کرج و شهرهای اطراف به مدت یک روز امکان پذیر است. اما اگر میخواهید در این سفر یک شب بمانید، میتوانید روی اقامتگاههای بوم گردی در منطقه الموت و خانههای اجارهای حساب کنید.
چگونه به قلعه الموت برویم؟
این قلعه باستانی در استان قزوین، منطقه الموت، شمال شرقی روستای گازرخان قرار دارد. برای دسترسی به آن میتوانید از دو راه زیر اقدام کنید.
1- در اتوبان کرج – قزوین و قبل از رسیدن به قزوین وارد جاده الموت شوید. پس از طی 85 کیلومتر به معلم کلایه میرسید و پس از طی 10 کیلومتر دوراهی را میبینید که باید مسیر روستای گازرخان و قلعه الموت را انتخاب کنید. پس از مدتی به ورودی قلعه خواهید رسید.
2- در اتوبان کرج – قزوین به ورودی جاده باراجین – رزمیان رفته و به سمت بهرام آباد ادامه دهید. سپس مسیر رازمیان را به صورت سه طرفه انتخاب کنید. پس از عبور از رازمیان، چهارش دره، محمد آباد و حسن آباد به جاده الموت می رسید و با ادامه مسیر وارد معلم کلایه می شوید. از آنجا به مانند قبل ادامه دهید.
نکاتی برای بازدید از قلعه
- برای رسیدن به بالای قلعه الموت و ورود به آن باید 400 پله سنگی را طی کنید.
- سعی کنید در اواخر بهار و تابستان که آب و هوای منطقه مساعد است بازدید کنید.
- در صورت بارش شدید برف ممکن است با جاده بسته یا بسته شدن قلعه مواجه شوید.
- حتما یک بطری آب به همراه داشته باشید زیرا هنگام بالا رفتن از پلهها نمیتوانید جلوی تشنگی خود را بگیرید.
- کفش مناسب پیادهروی و کوهپیمایی به همراه داشته باشید.
دیدنیهای نزدیک قلعه
دریاچه اوان 38.5 کیلومتر با آن فاصله دارد که نباید از دست بدهید. قلعه لمبسر که از معماری دوره ساسانی است در 70.1 کیلومتری آن قرار دارد که می توانید هنگام بازدید از قلعه الموت آن را در برنامه سفر خود قرار دهید.
زمان مناسب بازدید از دژ الموت
همانطور که میدانید قلعه الموت در یک منطقه کوهستانی و سردسیر قرار دارد، برای همین زمستان فصل مناسبی برای بازدید از آن نیست. در عوض بهار و تابستان بهترین فصلها برای سفر به الموت و بازدید از قلعه معروف آن هستند. الموت در بهار و تابستان هوای معتدلی دارد و مناظر و کوههای اطراف آن تماماً سبزپوش میشوند.
سخن آخر…
قلعهای که در این مقاله از سپنجا راجعبه آن حرف زدیم، از برترین و پربازدیدترین جاذبههای گردشگری استان قزوین است. اگر به تاریخ و باستانشناسی علاقهمند هستید، سری هم به این سازه پر از رمز و راز بزنید تا کوله بار تجربیاتتان بیش از پیش سنگین شود.
اگر هم به تاریخ علاقه زیادی ندارید، باز هم سفرتان به الموت و بازدید از این قلعه بینتیجه نخواهد ماند زیرا طبیعتی زیبا این قلعه را احاطه کرده است که واقعاً ارزش دیدن دارد. از اینکه در سفر به قلعه الموت با ما همراه بودید متشکریم. امیدواریم از خواندن مقاله لذت برده باشید.